درباره هویت و بحران هویت

مصاحبه با استاد سوران کردستانی محقق و نویسنده کرد، هفته‌نامه رصد، ویژه‌نامه بوکان، شماره 423، چهارشنبه 10 آذر 1378 شمسی

پرسش اول:

جناب آقای سوران کردستانی ضمن تشکر از همگامی شما در اجرای این گفتگو، با توجه به پخش مصاحبه شما از شبکه 4 صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در مورخه 78/7/28، درباره «بحران هویت کرد»، و نیز با امعان نظر بر پیشنهادهای دلسوزانه و چاره‌اندیشی‌های محققانه حضرتعالی، لطفاً بفرمایید مصاحبه مزبور به چه انگیزه‌ و مناسبتی صورت پذیرفت؟

پاسخ:

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین. نظر به دلبستگی دیرینه خویش به مجموعه فرهنگی ایرانی/ اسلامی، و نیز رهروی 24 ساله خویش در مسیر خدمتگزاری آیین و فرهنگ و ادبیات کشور عزیزم ایران و خصوصاً سرزمین زادگاهم کردستان، از سال 1357 خورشیدی به بعد، در محدوده توانایی و امکانات و مقتضیات زندگیم همه ساله در کنگره‌ها و مجامع و سمینارهای بین‌المللی و کشوری شرکت نموده‌ام و بر اساس فراخوان عمومی در کشور، در موضوعات تحقیقاتی ـ فرهگی، به تألیف مقاله و ایراد سخنرانی پرداخته‌ام. در شش ماهه اول سال 1378 نیز بنا به عادت مألوف، در چند فراخوان عمومی شرکت کرده‌ام. اما همایشهایی که امسال در آنها مشارکت نموده‌ام عبارتند از: سمینار بین‌المللی مشروطیت ایران که در روزهای سیزدهم تا پانزدهم مرداد 78 از سوی مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران و مرکز مطالعات بین‌المللی وزارت امور خارجه و استانداری آذربایجان شرقی در تهران برگزار گردید. عنوان مقاله‌ای که به آن سمینار ارائه نمودم، عبارت بود از «مشروطیت در کردستان اردلان». همچنین در روزهای سوم و چهارم مهرماه امسال در سمیناز بین‌المللی «ایران و جنگ جهانی دوم» که از سوی مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه در تهران برگزار شد، با ارائه مقاله و ایراد سخنرانی حضور یافتم. در جریان برگزاری همین همایش اخیر بود که از سوی شبکه چهارم صدا و سیما جهت مصاحبه و مناظره، دعوتی از اینجانب به عمل آمد که با حضور جناب آقای استاد رحمانی، درباره هویت و بحران هویت کرد به گفتگو پرداختیم.

پرسش دوم:

آقای کردستانی شما به عنوان یک صاحبنظر در امور فرهنگی، بحران هویت را چگونه تعریف می کنید؟

پاسخ:

برای ارائه تعریفی از «بحران هویت»، نخست باید «هویت» را تعریف نمود. هویت مجموعه‌ای است از شناسه‌های یک فرد یا یک قوم یا یک ملت که بدان وسیله از افراد یا اقوام یا ملل دیگر متمایز می گردد. اساس این تمایز و تنوع، از رموز و خاصه‌های آفرینش و از نظر ما مسلمانان از نشانه‌های پروردگار و عظمت خلقت اوست. بر این اساس، فقدان این هویت، یا تحقیر و نادیده گرفتن و پایمال نمودن و سعی در امحای نسبی تا کامل این هویت، به «بحران هویت» تعبیر می گردد.

پرسش سوم:

شما بحران هویت را ناشی از ناشی از چه عوامل و انگیزه‌هایی می دانید؟ و چه پارامترهایی را در تشدید یا ادامه آن مؤثر تلقی می کنید؟

پاسخ:

همانگونه که در پاسخ پرسش دوم به طور ضمنی اشاره نمودم، هرگاه انسان یا یک مجموعه انسانی ـ خواه قوم یا ملت ـ در راه بقا یا دستیابی به راههای ماندگاری و توسعه و تعالی، به موانعی از قبیل نسل‌کشی، امحای فرهنگی، تحقیر قومی، سرکوب یا محرومیت از حقوق فرهنگی که از اساسیترین حقوق آدمی به شمار است، برخورد نماید البته با بحران هویت مواجه خواهد شد و در صورت استمرار این حالت، سرانجام به درجاتی از عوارض ناخوشایند و آثار سوء و پیامدهای ناگوار این بحران گرفتار خواهد گشت. این بحران هماره در طول تاریخ و در طی قرون و اعصار گوناگون، برای تمامی ملتها و اقوام و مجموعه‌های انسانی در جهان پیش آمده است. برای نمونه، به اعتقاد بنده در عصر ستمشاهی همه اقوام ایرانی، چه در محدوده جغرافیایی کشور و چه در خارج آن، به گونه‌ای و درجه‌ای از این بحران گرفتار بوده‌اند.

پرسش چهارم:

خروج از این بحران چگونه ممکن خواهد گردید؟

پاسخ:

به منظور خروج از بحران هویت انسانی، هماره یک راه فراروی آدمی قرار دارد و آن «احراز هویت» است که از طریق کوشش همه‌جانبه و تلاش مستمر در راستای امحای زمینه‌ها و رفع عوامل موجد و مقوم بحران هویت ممکن خواهد گشت.

پرسش پنجم:

بحران تاریخی هویت کردان را در ایران و عراق و ترکیه چگونه ارزیابی می کنید؟

پاسخ:

ماهیت بحران تاریخی هویت کردان ایرانی در عهد ستمشاهی و نیز تشدید چنین بحرانی پس از جنگ اول بین‌الملل در کشورهای عراق و ترکیه، اساساً متفاوت است. بحران کردان ایران در روزگاران گذشته، ماهیتاً صوری و عرضی بوده است. زیرا کردان ایرانی اصولاً در مبنا و جوهره اصلی فرهنگ و تاریخ، با دیگر اقوام ایرانی تفاوتی ندارند و فرهنگ قوم کرد با مجموعه فرهنگی ایرانی ـ اسلامی نه تنها اساساً در تضاد نیستْ، بلکه فرهنگ کردان در اصل زیرمجموعه‌ای است از تمدن دیرزی و غنی ایرانی ـ اسلامی . تنها چیزی که بحران هویت کردان ایرانی را ایجاد کرده و تشدید نموده است، تحقیر هویت و بی‌رنگ کردن آن، و البته در مقاطعی از تاریخ مشترک با سایر ایرانیان، امحای فرهنگی بوده است. اما بحران هویت کرد در کردستان ترکیه و عراق مکانیسمهای دیگری داشته است و دارد. در آنجا اساساً مکانیسمهای انکار و امحای فرهنگی کرد در کار بوده است.

پرسش ششم:

برای خروج از بحران هویت کرد در ایران، آیا زمینه‌هایی وجود دارد؟ و آیا شرایط مساعد است؟

پاسخ:

البته که زمینه‌هایی وجود دارد و بدیهی است که شرایط کشور ما بیش از هر زمان دیگری مستعد خروج از این بحران است. به اعتقاد این حقیر، از آنجایی که منبع اصلی قانون اساسی و تمام قوانین ما قرآن کریم است، لذا این خود بهترین زمینه‌ساز خروج از بحران هویت است. در ثانی، نظر به اینکه نظام سیاسی کشور ایران هم اینک جمهوری اسلامی است، و چنین نظامی مدعی و منادی اسلامیت و جمهوریت است، بنابراین این دو موهبت بهترین شرایط را برای خروج از بحران مزبور فراهم نموده است. به کلام دیگر، از آنجا که در قرآن کریم که قانون اساسی امت واحده اسلامی است، موجودیت شعوب و قبایل و اقوام و ملتها به رسمیت شناخته شده، بلکه مهمتر از آن، تنوع اقوام و زبان و فرهنگهای آنها از نشانه‌های الهی و عظمت و قدرت وی معرفی گردیده است، دیگر چه قانونی بالاتر و والاتر و اساسیتر و صریحتر و روشنتر از این؟ و چه شرایطی بهتر از پیاده کردن اسلام و تعلیمات قرآنی و احکام اسلامی؟ بنابراین، رمز و اعجاز خلقت الهی در تنوع شعوب و قبایل و اقوام و زبانها و خصوصیتات فرهنگی منبعث از آن است که در عین کثرت، وحدتی خودآگاه شکل گیرد. وحدتی که آدمی را تکامل بخشد و و از خاک به افلاک و از جان به جانان برکشد.

پرسش هفتم:

چه موانعی همواره بر سر راه رفع بحران هویت کرد در ایران وجود داشته است؟

پاسخ:

این موانع عبارتند از:

یک ـ عدم اعتماد دولتها به کردان و بالعکس.

دو ـ بی‌تفاوتی، بدبینی، کینه‌توزی، تعصبات نژادی و قومی و قبیله‌ای و منطقه‌ای در بین مردم کرد و مسئولین غیر کرد در نواحی کردنشین.

سه ـ احساس حقارت فرهنگی و شهروند درجه دوم بودن از سوی کردان.

چهار ـ محرومیت از حقوق فرهنگی ـ قومی، همچون: محرومیت دانش آموزان و دانشجویان کرد از آموزش و ترویج زبان و فرهنگ و ادبیات کردی در مدارس و دانشگاههای دولتی.

البته این موانع ریشه در اعصار گذشته و دوران ستم شاهی دارد، اما به روزگار ما، و در عهد حکومت اسلامی، علی الاصول نبایستی محلی از اعراب داشته باشد. چنانکه ما کردان معتقدیم که رسوبات پان ایرانیستی عهد پهلوی و پان ترکیستی دوره آتاتورک و پان عربیستی دوران بعثیها، در بستر پاک و نورانی فرهنگ ایرانی ـ اسلامی نبایستی مجال خودنمایی و جریان و سیلان پیدا کند ..

پرسش هشتم:

در گذشته، نحوه برخورد کشورهایی که با بحران هویت کرد مواجه بوده‌اند، چگونه بوده است؟

پاسخ:

برخوردها در مواقع زمانی و در مقاطع جغرافیایی مختلف، متفاوت بوده است. اما در هر صورت، این برخوردها از سه شکل خارج نیست:

شکل اول ـ برخورد انکاری: در این نحوه برخورد، هیئت حاکمه و نظام مسلطْ، اساساً و اصولاّ به موجودیت کرد و قوم یا ملت کرد و فرهنگ کرد و سابقه تاریخی ـ فرهنگی او قایل نیست. نمونه این برخورد، رسوبات فکری پان ترکیستی کمال آتاترک در نظام لائیک ترکیه است. این برخورد از دیدگاه اسلامی و نیز حقوق بشر محکوم و نکوهیده است و در متن ادعاهای فرهنگی انسان هزاره سوم میلادی محلی از اعراب ندارد.

شکل دوم ـ برخورد ستمکارانه و سرکوبگرانه و تبعیض‌مدارانه: بهترین نمونه چنین برخوردی با کردان در ایران، سراسر اعصار ستم شاهی و خاصه دوران پهلوی اول و دوم می باشد و نیز در عراق دوره حاکمیت حزب بعث است.

شکل سوم ـ برخورد اسلامی: که برخوردی است خداپسندانه و انسان‌مدارانه. این شکل از برخورد با مسئله بحران هویت، بهترین راه چاره این معضل تاریخی است. زیرا اسلام حق و حقوق همه شعوب و قبایل و اقوام و ملتها را به رسمیت می شناسد و حقوق قومی و دینی و فرهنگی آنان را محترم می شمارد و احراز آنها را ضروری می داند.

پرسش نهم:

اشتراکات فرهنگی کردان و مجموعه تمدن ایرانی ـ اسلامی در چه زمینه‌ها و مواردی است؟

پاسخ:

در خلال سده‌های پیشین مجموعه متنوعی از این اشتراکات در بین کردان و دیگر اقوام ایرانی پدید آمده است و با گذر ایام همچنان بر این طیف افزوده می شود. عمده‌ترین پارمترهای این مجموعه عبارتست از:

یک ـ تاریخ مشترک و زمینه‌های تاریخی.

دو ـ اشتراکات دینی و عقاید مذهبی.

سه ـ اشتراکات در آداب و رسوم و اعتقادات و مراسم فرهنگی.

چهار ـ همکاری در سازندگی ایران.

پنج ـ همکاری در حفظ تمامیت ارضی ایران.

شش ـ اشتراکات زبانی.

هفت ـ اشتراک در تأسیس کشور باستانی ایران (ماد و پارس).

هشت ـ همیاری و همکاری و همفکری در حفظ ارزشهای فرهنگی ایرانی ـ اسلامی.

نه ـ همگامی و همراهی در مبارزه علیه استعمارگران و ستمگران داخلی و خارجی.

ده ـ همکاری و تلاش مشترک در در جهت گسترش دادن آیین حیاتبخش اسلام، همگرایی فرهنگها، شناخت متقابل فرهنگها و تمدنها و نیز شکل دادن تمدنی عالی موسوم به «تمدن ایرانی ـ اسلامی» در بستر پاک وحی و در پرتو تعلیمات عالیه اسلام.

پایان مصاحبه

مصاحبه‌گر: جناب آقای سوران کردستانی، از شما سپاسگزاری می کنیم و ما هم امیدواریم که اشتراکات فرهنگی و زمینه‌های همگرایی ملی اقوام ایرانی همانگونه که برشمردید، همواره از سوی مردم ایران مورد توجه و مبنای عمل قرار گیرد. انشاءالله در نشست بعد، به موضوع گفتگوی تمدنها خواهیم پرداخت.

پاسخ: انشاءالله. من هم از شما سپاسگزارم. به امید دیدار.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

18 − پنج =