كارهای سوران كردستانی در زمینه‌ فرهنگ نویسی

متجاوز از سی سال است كه‌ به‌ موازات پرداختن به دیگر امور فرهنگی؛ در امر فرهنگ نویسی نیز اهتمام ویژه‌ای داشته‌ام. این كار را از سال دوم دانشجویی‌ام؛ آنگاه كه در دانشكده پزشكی دانشگاه‌ تهران به تحصیل اشتغال داشتم؛ آغاز نمود‌م.

در ابتدا تصمیم گرفتم كه همانند فرهنگ فارسی معین؛ فرهنگی به زبان كردی بنویسم. لذا كارم را با فیش برداری از متون كردی شروع نمودم. با توجه به اینكه در دوران دانشجویی‌ام به كتابخانه‌های بزرگ تهران دسترسی داشتم؛ لذا بهترین فرصت و امكان برای من پیدا شده بود كه بتوانم در این راه پر نشیب و فراز راهنمای معتبر و شایسته‌ای همچون لغت‌نامه دهخدا و فرهنگ معین؛ و نیز دیگر فرهنگها و دایره المعارفهای فارسی و عربی را در اختیار داشته باشم.

بدینسان رفته رفته اصول علمی فیش برداری و نگارش و نقل قول و دیگر لوازم فرهنگ نویسی را آموختم و در این فنون با ممارست ممتد تبحر پیدا كردم. پس از مدتی دریافتم كه اساس كار هنوز فراهم نگردیده است. اما اساس كار چه بود؟

در زبان كردی با آن تنوع لهجه‌ها و زیرلهجه‌هایش كار نوشتن فرهنگ و لغتنامه بسیار دشوار و حجیم و طاقت فرسا است. زیرا لغات و اصطلاحات بیشمار؛ و دیالكتها و لهجه‌ها و زیرلهجه‌های كردی متعدد؛ و منابع و مآخذ قلیل و به تعداد انگشتان دست است؛ و این وضع البته دشواری كار فرهنگ نویس كرد را صد چندان می كند.

از این گذشته منابع اصلی و موثق لغات و اصطلاحات كردی كه همان مردم روستاها و شهرهای كردستان می باشند؛ بسیار پراكنده است و در بخش قابل توجهی از سرزمینهای خاورمیانه گسترده شده است.

از طرفی؛ می دیدم كه فرهنگهای محدود و موجود كردی نیز هیچیك با روش علمی و اسلوب نوین و منسجم نوشته نشده است. بدینسان به این نتیجه رسیدم كه كار نگارش یك فرهنگ نوین كردی نیازمند به یك تئوری فرهنگ نویسی است و می بایستی پیشاپیش چهارچوب علمی كار فراهم گردد. بنابراین؛ بسیاری ار فرهنگهای انگلیسی و فارسی و عربی و تركی را مورد مطالعه قرار دادم و از میان آنها اسلوب ویژه‌ای را برای فرهنگ كردی سنتز نمودم و بر همان اساس؛ كار تالیف و تدوین فرهنگ خویش را آغاز نمودم.

مهمترین اصول كار من در امر نگارش فرهنگ كردی عبارتند از:

واژه‌ها و اصطلاحات كردی می بایستی از متن جامعه و از زبان مردم روستاها و شهرهای كردستان به طور مستقیم جمع‌آوری گردد.
هر واژه و اصطلاحی می بایستی در متن جمله كردی و با نشان دادن موقعیت كاربردی آن ثبت و ضبط گردد.
ثبث و ضبط تلفط واژه‌ها و اصطلاحات كردی می بایستی با شیوه آوانویسی علمی (فونتیك) همراه باشد.
برای تكمیل كار ثبت و ضبط واژه‌ها و اصلاحات كردی؛ خصوصیات دیگری همچون موقعیت دستوری و مترادفات و شواهدی از نظم و نثر كردی لازم و ضروری است.
در برخی از موارد نظری به ریشه‌شناسی لغات (فقه اللغه) نیز لازم می باشد.
مطابقت و مقایسه برخی از لغات كردی با همتای اوستایی و پهلوی و فارسی كهن و نو لازم و ضروری است.
لغات و اصطلاحات دخیل عربی و نیز دیگر زبانها در زبان كردی می یایستی نشان داده شود.
برای مستند ساختن فرهنگ كردی و گسترش بهره‌وری آن ارائه شواهدی از دیگر فرهنگها و منابع و متون كردی لازم و ضروری می باشد.

با این تفاصیل؛ سبك ویژه‌ای برای كارم برگزیدم و آن سیك همانا پژوهش میدانی و جمع‌آوری لغات و اصطلاحات از مناطق مختلف كردستان بود. برای نیل به این مقصود؛ شیوه (زندگی كردن در مناطق مختلف كردستان) را در پیش گرفتم.

برای دستیازی به واژه‌ها و اصطلاحات گوناگون زبان كردی قابلیتهای خویش را سنجیدم. خودم سنندجی الاصل هستم و هرآینه به لغات و اصطلاحات این منطقه و مناطق مجاور آن (سقز و مریوان و دیواندره و بیجار و قروه) كاملا واقفم. در ضمن خانواده مادریم اورامانی الاصل می یاشند و لذا از همان اوان كودكی و نوجوانی با واژه‌ها و اصطلاحات این منطقه نیز آشنا بودم. لذا به این نتیجه رسیدم كه می بایستی به لغات و اصطلاحات مناطق مركزی و شمالی كردستان ایران دسترسی بیشتری داشته باشم. به همین منظور به مهاباد رفتم و در آن دیار رحل اقامت افكندم. علاوه بر این؛ برای دسترسی بهتر به واژه‌ها و اصطلاحات اصیل این منطقه در روستای گوگ‌تپه سكونت اختیار نمودم. این روستا كه عمده‌ترین روستای ناحیه شهرویران است؛ بهترین محلی است كه می توان به زیرلهجه‌های مختلف مكریانی دست یافت. بدین ترتیب با سكونت در منطقه مهاباد؛ به دیگر شهرها و روستای مكریان دسترسی پیدا كردم و با گویش و فرهنگ مردم شهرهای نقده و اشنویه و پیرانشهر آشنا شدم و در فرصتهای پیش آمده به آن مناطق می رفتم و از نزدیك لغات و اصطلاحات آن مناطق را نیز یادداشت می كردم وبر دامنه فیش برداریهای خویش می افزودم.

پس از چندی تصمیم گرفتم كه محل اقامتم را به شهر بوكان منتقل سازم تا بدان وسیله ضمن یافتن فرصتهای جدید زندگی؛ بتوانم كار ضیط و ثبت واژه‌های كردی را در آن ناحیه نیز تداوم بخشم. به طور خلاصه؛ پنج سال هم در بوكان زندگی كردم و با خاندانها و عشیره‌ها و مردم آنجا نیز آشنا شدم كه آن مدت هم برای من فرصتی مغتنم بود.

در یك كلام؛ می توان گفت كه لغات و اصطلاحات كردی را با گوشت و خون و پوست و استخوانم حس نموده‌ام و با آنها زندگی كرد‌ه‌ام؛ و البته حاصل این كار مستمر سی ساله (فرهنگ بزرگ كردستان / فه‌رهه‌نگی مه‌زنی كوردستان) است با تمام الحاقات و ضمایم آن؛ كه عبارتند از:

فرهنگ اورامان.

فرهنگ مشاهیر كردستان.

فرهنگ نامهای كردی.

فرهنگ زمان نگار قیامها و نهضتهای كردی در قرون 19 و 20 میلادی.

فرهنگ بیتها و منطومه‌های فولكلوری كردی.

فرهنگ بیت‌خوانان منطقه مكریان.

فرهنگ زیارتگاههای و اماكن زیارتی كردستان.

فرهنگ روستاهای كردستان.

فرهنگ وقایع تاریخی كردستان.

فرهنگ زمان نگار زندگی شاعران نامی كرد.

لازم به ذكر است كه چند تن از اساتید كرد بر (فرهنگ بزرگ كردستان / فه‌رهه‌نگی مه‌زنی كوردستان) مقدمه نوشته‌اند كه این بزرگان عبارتند از:

1) مرحوم استاد دكتر محمد صدیق مفتی‌زاده كردستانی.

2) مرحوم استاد عبدالرحمن شرفكندی (هژار مكریانی).

3) دكتر بهرام فره‌وشی استاد اسبق دانشگاه تهران.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × 4 =